دلتان پرامید
آن قدیم ها، عیدها در محله های قدمی کرج می گذشت، مثلا کلاک یکی از قدیمی ترین محله های کرج. هنوز که هنوز است کوچه پس کوچه های کلاک پر است از باغ و درخت. حالا ببینید آن قدیم ترها چه حال و هوایی داشت.
وقتی عید می شد هر روز با فک و فامیل می رفتیم توی باغ، بساط آش رشته را روی ذغال راه می انداختیم و ما بچه ها از صبح تا غروب بازی می کردیم.
به شاخه درخت ها تاب می بستیم و قایم باشک بازی می کردیم وخلاصه که حسابی خوش می گذشت. آن زمان ها کرج خیلی سبز تر از الان بود، یادش بخیر ، هر وقت یادم می افتد چه بر سر آن همه باغ ها و دار و درخت آمد کلی غصه دار می شوم. حالا وکش کن، نمی خواهم حرف های غم انگیز بزنم شب عیدی، اما بگذارید یک چیزی را در گوشی بهتان بگویم.
راستش را بخواهید همیشه به خودم می گویم من باید بزرگ شوم، آنقدر بزرگ که دوباره بتوانم شهر کودکی هایم را پر از دار و درخت و خنده های بچه ها کنم.
امیدوارم امسال توی شهرمان کرج کلی خوش بگذاریم، بخندیم، آجیل و شیرینی بخوریم ( البته مراقب اضافه وزنمان هم باشیم) و کاری کنیم که این عید هم بشود عید رویایی بچه هایی که چهار صبای دیگر می شوند آدم بزرگ های شهر.
فاطمه اسکندری
عضو شورای اسلامی شهر کرج